چه کنم فاصلهها را همه در قلب من است
گفتی پرواز کنم،چون سفرت دردِ من است
بارها قبل سفر کردنت آن روی تو را بوسیدم
رفتی ای حاصل عمر،خوابِ بدی من دیدم
صبحِ پروازه تو را گرچه، بخاطر دارم
سر چند ثانیه از رفتنِ تو حالت اِغما دارم
حاصل عمر جوانیم اگر همچو گلی پرپر شد
عکسآن موقع رفتن به دلم باز کمی،مرهم شد
عشق من،رفتی و در خانه چقدر تنهایم
گشته امسال،دوسال غربتِ این شبهایم
مهران محمودپناه
چقدر ثلیث و روان .اشک من و در آورد این شعر
ببخشید اگر ناخواسته باعث ناراحتی شما شدم